یعقوب انتظاری

تعامل مبتنی بر اندیشه در حوزه اقتصاد دانش و توسعه انسانی

یعقوب انتظاری

تعامل مبتنی بر اندیشه در حوزه اقتصاد دانش و توسعه انسانی

هدفمند سازی تأمین مالی و یارانه ها در آموزش عالی

 

هدفمند سازی تأمین مالی آموزش عالی (توسط دولت) در ایران از سه منظر بهبود توزیع درآمد، توسعه رشته های علوم بنیادی و پایه ، بازاری سازی خدمات آموزش عالی، و بهبود کارایی مؤسسات آموزش عالی حائز اهمیت است:

توزیع عادلانه درآمد و ثروت

تولید کالاها و خدمات عمومی، توزیع مجدد ثروت ها و درآمد ها دو مأموریت مهم دولت در یک نظام اقتصادی مطلوب هستند. اقتصاددانان دانش براین باورند که برای توزیع برابر درآمد و ثروت در جامعه باید ابتدا فرصت های یادگیری را برابر توزیع کرد. در عصر حاضر فرصت های یادگیری بسیار وسیع است. اما فرصت یادگیری در نظام آموزش رسمی همچنان اهمیت بالایی دارد. در نظام رسمی آموزش توزیع برابر فرصت های یادگیری در سطوح بالا، تابعی از توزیع فرصت آموزشی در سطوح پایین است.

 فرزندان خانواده های طبقات بالای اقتصادی و اجتماعی در ایران، همانند کشورهای پیشرفته جهان،  در سطح دبیرستان از فرصت های آموزشی ممتاز(دبیرستان های غیر انتفاعی، معلم خصوصی و کلاس های کنکور) برخوردارند. با توجه به اینکه استفاده از تحصیلات رایگان و دستیابی به فرصت های آموزش عالی ممتاز( رشته های پزشکی، فنی و مهندسی و حقوق) در دانشگاه ها بر اساس رتبه علمی انجام می شود، عمدتاً فرزندان خانواده های طبقات بالای اقتصادی و اجتماعی به این فرصت ها دست پیدا می کنند. بنابراین، آموزش عالی رایگان که فاقد هدف توزیعی است نه تنها به توزیع برابر درآمد و ثروت کمک نمی کند. بلکه آن را نامتوازن می سازد. این در حالی است که دانشجویان نظام آموزش عالی مبتنی بر شهریه(دانشگاه آزاد و مؤسسات غیرانتفاعی) که عمدتاً از خانواده های متوسط و متوسط به پایین جامعه هستند به وام مناسب و پایدار تحصیلی دسترسی ندارد.

بازاری سازی خدمات آموزش عالی

 رشته های تحصیلی در سطح آموزش عالی را به دو بخش رشته های خصوصی و عمومی می توان تقسیم کرد. رشته های  خصوصی آن بخش از رشته های آموزش عالی است که مطلوبیت خصوصی حال و آیند آنها از مطلوبیت اجتماعی حال و آیند آنها بیشتر باشد. در مقابل، رشته های عمومی آن بخش از رشته های دانشگاهی هستند که مطلوبیت اجتماعی حال و آیند آنها بیشتر از مطلوبیت خصوصی آنها است. طبق عقلانیت اقتصادی دخالت دولت در نظام اقتصادی، لزومی ندارد دولت در رشته های خصوصی سرمایه گذاری کند و آنها را تأمین مالی نماید. چون افراد انگیزه لازم وکافی برای این امر را دارند. در مقابل، دولت باید در رشته عمومی سرمایه گذاری کنند. چون افراد انگیزه لازم و کافی برای این امر را ندارند. این در حالی است که در ایران دولت بنابر منطق بازار کار عمدتاً در رشته هایی خصوصی سرمایه گذاری می کند.

کارایی در صنعت آموزش عالی

آموزه های علم اقتصاد نشان می دهد وقتی که افراد بطور مستقیم پولی برای کالا و خدمات پرداخت نمی کنند. برای آن ارزش چندانی قائل نمی شوند و برای استفاده بهینه ازآنها نمی کوشند. حتی برای خود درد سر می سازند[1]. در شرایطی که دانشجو شهریه پرداخت نمی کند احساس مشتری بودن ندارد و لذا حق خود را طلب نمی کند و دانشگاه نیز  که بودجه را بی دغدغه و بدون پاسخگویی از دولت دریافت می کند، اهمیت چندانی به درست خرج نمی دهد. از این روآموزش رایگان در دانشگاه ها علاوه بر افت تحصیلی دانشجویان، موجب اتلاف زمان و منابع مادی دیگر، توسط دانشجویان و دانشگاهیان می شود و در نتیجه عدم کارایی اقتصادی در دانشگاه را به ارمغان می آورند. تحقیقات تجربی نیز از عدم کارایی بودجه و هزینه در دانشگاه های دولتی ایران حکایت دارد(انتظاری،1389).



[1] یک ضرب المثل اقتصادی می گوید: اگر طناب مفت باشد مردم خود را دار می زنند